گل های بنفش زعفران

ساخت وبلاگ

ارسنجانا....دوباره باز طنین خوش عطر شکوفه های درختان، از سمت کوچه باغها استشمام می شود.دوباره دستان خوشه چین از دشت سرسبز کوه هایت گلهای پونه درو می کند،و بانوان سرزمین پاک ارسنجانم برای التهاب پینه ی دستان مردانمان، روی اجاق مهربانی خانه، درون قوری گلدار چینی، چای آویشن بار می گذارند.برای قرص نان شب، درون آسیاب گندم، نور می سابند، و روی برنج دم کشیده شالیزار عشق، گلهای پونه می پاشند.دشت گل های بنفش زعفران آن دوردست هاست.کنار جوی آب باغ، درخت سیب ترش شاداب است،و من به موهایم شکوفه های بهاری را می بافم.گوشه ی دامن آبی چین چینم را در دست می گیرم،قاصدکی می چینم،و آرام میان باغ راه می روم،ومثل لباسی که تن عروسک هاست، چین های دامنم به روی نیلوفری ها کشیده می شود،و گلبرگ ها در هوای عطرآگین باغ به رقص در می آیند و آهسته روی بلوز سفیدم می پراکنند،و باید گفت از حرارت خورشید کوچه باغهایت که از لابه لای درختان نور می پاشد درون کوچه ها و روی چمن زار باغ. عشق گداخته می شود،و میان قلبم شکوفه می روید. ارسنجانا.... دوباره یاد کودکی ها، روشنایی صبح،صفای حیاط،آب و جارو، صدای خروس که سحرگاه از پشت پنجره برایمان ترانه می سرود، دوباره نوروز....دوباره چشم هایم مثل دیوارهای کاه گلی کوچه پس کوچه ها خیس بارانست،دوباره سفره عیدم بهار می خواهد....دلم، شکوفه، ترنم....سلام می خواهد.

به رنگ گیلاس...
ما را در سایت به رنگ گیلاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yaldatanha بازدید : 193 تاريخ : جمعه 22 فروردين 1399 ساعت: 6:16